- عقد بیع یکی از رایجترین عقود در حقوق مدنی است که به معنی قراردادی است که در آن یک طرف (فروشنده) مال خود را در ازای دریافت عوض (ثمن) به طرف دیگر (خریدار) منتقل میکند. در این قرارداد، انتقال مالکیت انجام میشود و مشمول قواعد خاصی است. برای فهم بهتر، واژهها و اصطلاحات کلیدی عقد بیع توضیح داده میشود:
1. عقد: توافق دو یا چند طرف برای ایجاد یک تعهد یا انتقال حق، که طبق قانون لازمالاجرا است.
2. بیع: نوعی عقد که در آن مال یا کالا در برابر عوض (ثمن) به دیگری منتقل میشود.
3. بایع: شخصی که مال یا کالای خود را در عقد بیع میفروشد.
4. مشتری: شخصی که مال یا کالا را میخرد و عوض (پول یا هر چیز دیگری) میپردازد.
5. مبیع: مال یا کالایی که موضوع قرارداد بیع است و از سوی فروشنده به خریدار منتقل میشود.
6. ثمن: عوض یا قیمتی که خریدار در ازای خرید مال به فروشنده میپردازد. این عوض معمولاً پول است اما میتواند به صورت غیرنقدی هم باشد.
7. تسلیم: تحویل دادن مبیع توسط فروشنده به خریدار.
8. تملیک: انتقال مالکیت مبیع از فروشنده به خریدار، که در اثر انعقاد عقد بیع تحقق مییابد.
9. قبض و اقباض: عملی که در آن خریدار مال را تحویل میگیرد (قبض) و فروشنده مال را تحویل میدهد (اقباض).
10. عوض معین: بهایی که در عقد بیع بهطور مشخص تعیین شده و مورد توافق طرفین قرار گرفته است.
11. خیار: حقی که قانون یا قرارداد به یکی از طرفین میدهد تا بتواند در موارد خاص عقد را فسخ کند (مثل خیار مجلس، خیار عیب، خیار شرط).
12. بیع معاطاتی: بیعی که بدون بیان صریح اراده طرفین و با اعمالی مانند پرداخت پول و تحویل مال انجام میشود.
13. بیع موجل: عقد بیعی که در آن پرداخت ثمن یا تسلیم مبیع به زمان خاصی در آینده موکول شده است.
14. بیع نقد: عقد بیعی که در آن تسلیم مبیع و پرداخت ثمن همزمان انجام میشود.
ملاحظات حقوقی:
عقد بیع نیازمند رعایت اصول و شرایط صحت عقود (مانند قصد و رضا، اهلیت طرفین، موضوع معین و مشروعیت جهت) است و تخلف از آنها ممکن است باعث بطلان یا عدم نفوذ عقد شود.
- نسرین شمسی